Jesus said to him: I am the way, the truth, and the life: no man comes to God except through me.

I am Alpha and Omega, the beginning and the end, the first and the last.
Blessed are they that do his commandments, that they may have right to the tree of life, and may enter in through the gates into the city.
For without are dogs, and sorcerers, and whoremongers, and murderers, and idolaters, and whosoever loveth and maketh a lie.

Translate

Total de visualizações de página

terça-feira, 31 de dezembro de 2013

علامت گذاری 6 1 و او را از آنجا رفت، و به کشور خود آمد و به شاگردان خود او را دنبال کنید.

علامت گذاری 6
1 و او را از آنجا رفت، و به کشور خود آمد و به شاگردان خود او را دنبال کنید.2 و هنگامی که روز سبت آمده بود ، او شروع به تدریس در کنیسه : و بسیاری او را از شنیدن شگفت زده شده بود ، گفت: از چه رو خداوند این مرد این چیزها ؟ و چه حکمت است این است که نزد او داده می شود، که حتی از جمله معجزات با دست خود را به شکل دراورده ؟3 آیا این نجار ، پسر مریم و برادر یعقوب و یوشا و از Juda و سیمون نیست؟ و نه خواهران او در اینجا با ما ؟ و آنها او را به جرم شدند.4 عیسی به آنها گفت ،پیامبر (ص) است بدون افتخار نیست، اما در کشور خود ، و در میان قوم و خویش خود را ، و در خانه خود .5 و او می تواند انجام هیچ کار توانا وجود دارد، ذخیره کنید که او دست خود را بر قوم بیمار چند گذاشته و آنها را شفا داد.6 و او به دلیل بی ایمانی خود را شگفت زده . و او دور روستا رفت، آموزش .7 و او نزد او دوازده نامیده می شود، و شروع به ارسال آنها مطرح شده توسط دو و دو و بر ارواح پلید به آنها .8 و به آنها فرمان که آنها باید چیزی برای سفر خود را ، صرفه جویی در کارکنان تنها ، هیچ گواهی نامه موقت ، نه نان، نه پول در کیف پول خود را :9 اما با صندل الود و در دو لایه قرار داده است.10 و او به آنها گفت ، در آنچه لغات محل را به خانه وارد کنید ، بمانید تا از آن محل را ترک وجود دارد.11 و هر کس باید که دریافت می کنید ، و نه می شنوید ، وقتی شما پس از ان ترک ، لرزش و گرد و غبار زیر پای خود را برای شهادت در برابر آنها . همانا من نزد شما می گویند ، این باید قابل تحمل تر برای سدوم و Gomorrha در روز قیامت می شود ، از برای آن شهرستان.12 و آنها را از رفت و موعظه که مردان باید توبه کنند .13 و آنها را بیرون بسیاری از شیاطین ، و مسح با روغن های بسیاری است که بیمار بودند ، و آنها را شفا داد.14 و پادشاه هیرودیس از او را شنیده . ( برای نام خود را در خارج از کشور پخش شد :) و او گفت که یحیی تعمید دهنده را از مرده افزایش یافته بود ، و در نتیجه معجزات را نشان چهارم خود را در او .15 نفر دیگر گفت ، که آن را الیاس است . و دیگران گفت ، که در آنپیامبر (ص) ، و یا به عنوان یکی از پیامبران است .او از مردگان برخاسته : 16 اما وقتی هیرودیس آن شنیده می شود، او گفت ، این جان ، که من آنها را سر بریده است .17 برای هیرودیس خود را جلو نگه دارید به جان فرستاده بود و گذاشته ، و او را در زندان به خاطر Herodias ' ، برادر همسر فیلیپس خود را محدود : برای او ازدواج کرده بود.18 برای جان نزد هیرودیس گفته بود ، آن است که حلال نیست برای تو که همسر برادر تو است.19 بنابراین Herodias حال نزاع در برابر او، و او را کشته ، اما او نمی توانست :20 برای هیرودیس ترس جان ، دانستن است که او تنها مرد ومقدس بود ، و او را مشاهده و هنگامی که او را شنیده ، او بسیاری از چیزهای را انجام داد، و او را شنیده با خوشحالی می پذیریم .21 و هنگامی که یک روز راحت آمده بود ، که هیرودیس در روز تولد خود را به شام به اربابان خود ، کاپیتان بالا و املاک رئیس جلیل ساخته شده است .22 و هنگامی که دختر از Herodias گفت: در آمد، و می رقصیدند ، و خوشحال هیرودیس و آنها که با او نشسته، پادشاه گفت: نزد دختر ، بپرسید از من آنچه خواهی ، و من آن را به تو خواهد داد.23 و او نزد او قسم خورد ، آنچه خواهی چه از من ، من آن را به تو بدهد، نزد نیمی از پادشاهی من .چهارم 24 و او رفت ، و گفت: نزد مادر او، چه باید بپرسم ؟ و او گفت،سر یحیی تعمید دهنده .در سر راست با نزد پادشاه با شتاب 25 و او آمد ، و پرسید و گفت: من که تو مرا را در شارژر سر یحیی تعمید دهنده .26 و پادشاه شد بیش متاسفم ، اما به خاطر سوگند خود را ، و بخاطر خود را که با او نشست ، او را او را رد نمی کند.27 و بلافاصله پادشاه فرستادهجلاد ، و فرمان سرش را به ارمغان آورده می شود: و او در زندان رفت و سر بریده او را ،28 و سر خود را در شارژر به ارمغان آورد، و آن را به دختر داد ودختر آن را به مادر خود داد .29 و هنگامی که به شاگردان خود از آن را شنیده ، آنها آمدند و تا جسد او را ، و آن را در یک قبر گذاشته شد.30 و رسولان خود را نزد عیسی گرد هم آمدند ، و به او گفت همه چیز ، هر دو آنچه را که آنها انجام داده بود، و آنچه را که آموخته بود .31 و او به آنان گفت: بیا شما خودتان را از هم جدا به جای صحرا، و استراحت در حالی که : برای بسیاری از آمدن و رفتن وجود دارد ، و آنها تا به حال هیچ اوقات فراغت تا آنجا که به خوردن .32 و آنها را به یک بیابان با کشتی عازم خصوصی .33 و مردم را دیدم آنها را ترک ، و بسیاری او را می دانستند ، و جریان به آنجا از همه شهرستانها زد، و outwent آنها، و با هم نزد او آمد .34 و عیسی مسیح ، زمانی که او بیرون آمد ، مردم زیادی را دیدم، و با محبت به سوی آنها منتقل شد ، چرا که آنها به عنوان گوسفند نداشتن چوپان بود : و او شروع به آموزش آنها را خیلی چیزها .35 و هنگامی که روز به پایان رسیده بود ، شاگردان خود را نزد او آمد و گفت ، این یک محل بیابانی است ، و اکنون زمان آن است تا آنجا گذشت :36 ارسال آنها را دور، که ممکن است آنها را به دور کشور در مورد ، و به روستاها بروید و خرید خود نان : برای آنها هیچ چیزی برای خوردن .37 او پاسخ داد و به آنها گفت ، شما آنها را به خوردن را . و آنها می گویند نزد او ، ما باید بروید و خرید دو صد بارزش یک پنی از نان، و آنها را برای خوردن به من بدهید ؟38 به ایشان فرمود ، چند نان دارید؟ بروید و ببینید . و هنگامی که آنها می دانستند ، آنها می گویند، پنج نان و دو ماهی .39 و او به آنها فرمان را به همه بنشینید توسط شرکت بر چمن سبز.40 و آنها را در صفوف نشسته، صدها ، و به دهه پنجاه .41 و هنگامی که او پنج نان گرفته بود و دو ماهی را ، سرش را به آسمان ، و پر برکت، و ترمز قرص ، و آنها را به شاگردان خود داد تا پیش آنها را ، و آن دو ماهی را در میان همه آنها تقسیم شده است.42 و آنها تمام ، غذا خوردن و پر شدند .43 و آنها در زمان ، دوازده سبد پر از قطعات ، و از ماهی .44 و آنها که از نان خوردن در مورد پنج هزار مرد بودند .45 و سر راست او شاگردان خود را محدود به کشتی ، و برای رفتن به طرف دیگر قبل از نزد Bethsaida ، در حالی که او فرستاد تا مردم .46 و هنگامی که او آنها را فرستاده بود ، او را به یک کوه به دعا ترک .47 و هنگامی که حتی آمده بود ، کشتی در میان دریا به تنهایی بر روی زمین بود، و او .48 و او را دیدم آنها را در قایقرانی زحمتکش ، برای باد به ایشان برعکس بود : و در مورد تماشای چهارم از شب او را نزد آنها فرا رسد ، راه رفتن بر دریا ، و می توانست توسط آنها منتقل می شود.49 اما هنگامی که آنها را دیدم او را بر دریا راه رفتن ، که قرار آن را یک روح بود، و گریه کردن:50 برای همه آنها او را دیدم ، و مشکل شد. و بلافاصله او با آنها صحبت کردیم، و به آنان گفت باشید از تشویق خوب : آن من است، می شود نمی ترسم .51 و او را نزد آنها به کشتی رفت و باد متوقف شد : و آنها را در خود فراتر از اندازه درد شگفت زده شدند ، و شگفت زده شد.52 برای آنها در نظر گرفته نمی معجزه از قرص : برای قلب خود را سخت شده بود .53 و هنگامی که آنها بیش از گذشته بود ، آنها را به سرزمین Gennesaret آمد، و به خود جلب کرد به ساحل می کوبد.54 و هنگامی که آنها از کشتی آمده بود، فورا او را می دانستند،55 و فرار از آن منطقه دور کامل در مورد ، و شروع به حمل مورد در تخت کسانی که بیمار بودند ، جایی که آنها شنیده بود .56 و به هر سو او وارد شده، به روستاها ، و یا شهرستانها، و یا کشور ، آنها بیمار در خیابان ها گذاشته ، و او را besought که آنها ممکن است لمس اگر آن بود، اما مرز از لباس او را : و به عنوان بسیاری از لمس او تمام ساخته شده است.

مایل به دانلود کتاب مقدس در زبان شما روی این LIK .
http://www.BibleGateway.com/Versions/
http://ebible.org/
خمر - http://ebible.org/khm/
و یا دانلود کتاب مقدس به زبان انگلیسی :
http://www.baixaki.com.br/download/Bible-Seeker.htm


به اشتراک گذاشتن با دوستان خود

Nenhum comentário:

Postar um comentário