Jesus said to him: I am the way, the truth, and the life: no man comes to God except through me.

I am Alpha and Omega, the beginning and the end, the first and the last.
Blessed are they that do his commandments, that they may have right to the tree of life, and may enter in through the gates into the city.
For without are dogs, and sorcerers, and whoremongers, and murderers, and idolaters, and whosoever loveth and maketh a lie.

Translate

Total de visualizações de página

quarta-feira, 22 de janeiro de 2014

لوقا 7 1 حالا وقتی که او تمام گفته های خود را در مخاطبان از مردم به پایان رسید ، او را به شهر کفرناحوم وارد شده است..

لوقا 7
1 حالا وقتی که او تمام گفته های خود را در مخاطبان از مردم به پایان رسید ، او را به شهر کفرناحوم وارد شده است.2 و بندهافسر خاص ، که نزد او عزیز بود ، بیمار، و برای مردن آماده بود.3 و هنگامی که او از عیسی شنید، نزد او فرستادهتن از بزرگان یهود، تقاضا او را که او خواهد آمد و التیام بنده اش.4 و هنگامی که آنها به عیسی مسیح آمد ، آنها او را besought بلافاصله، گفت که او شایسته بود که او باید این کار :5 برای او دوست دارد ملت ما ، و او بر ما ساخته شده یک کنیسه .6 عیسی با آنها رفت. و هنگامی که او در حال حاضر نه چندان دور از خانه بود ، افسر دوستان به او فرستاده ، او را گفت ، پروردگار ، مشکل خودت نیست: برای من شایسته است که تو shouldest زیر سقف من وارد نیستم :7 چرا نه فکر من خودم شایسته به نزد تو آمده است : اما می گویند در یک کلمه، و بنده من باید درمان شود .8 برای من هم یک مرد مجموعه تحت اقتدار هستم ، با در دست من است سربازان ، و من نزد یک، برو می گویند ، و او در ضلال و به دیگری بیا ، و او آمد ، و به بنده من ، این کار، و او آن را به کار شایسته .9 وقتی عیسی این چیزها را شنید، او را شگفت زده ، و او را در مورد اومدن و گفت: نزد مردم است که به دنبال او ، من بر شما می گویند ، من ایمان آنقدر بزرگ یافت نشد ، نه، نه در اسرائیل است.10 و آنها که فرستاده شده اند ، از بازگشت به خانه، در بر داشت تمام بنده که بیمار بوده است.11 و آن را به تصویب روز بعد ، که او را به یک شهرستان به نام نائین رفت و بسیاری از شاگردان خود را با او رفت، و مردم بسیار .12 حالا وقتی که او آمد نزدیک به دروازه شهرستان، بنگر بود ، وجود دارد یک مرد مرده انجام شده، تنها پسر از مادرش ، و او بیوه بود و مردم بسیار از شهرستان با او بود.13 و هنگامی که خداوند او را دیدم ، او شفقت در او بود ، و گفت: نزد او، گریه نیست.14 و او آمد و جسد را لمس کرد : و آنها که لخت او هنوز ایستاده بود . و او گفت، مرد جوان ، من به تو می گویند ، بوجود می آیند.15 و او که مرده بود نشست و شروع به صحبت می کنند. و او او را به مادرش تحویل داده است.16 و در آنجا ترس از همه آمد : و آنها ستایش خدا ، گفت، این پیامبر بزرگ است که در میان ما افزایش یافته است و ، که خدا مردم خود را بازدید کردند.17 و این شایعه از او جلو در تمام Judaea رفت، و در تمام دور منطقه مورد .18 و شاگردان یحیی او را از همه این چیزها shewed .19 و جان خواستار او را دو نفر از شاگردان خود آنها را به عیسی فرستاده، تو هنر او که بیاید ؟ یا نگاه ما برای دیگری ؟20 هنگامی که مردان نزد او آمده بودند ، گفتند، جان باپتیست خداوند ما را نزد تو فرستاده، تو هنر او که بیاید ؟ یا نگاه ما برای دیگری ؟21 و در همان وقت او درمان بسیاری از infirmities و آفت خود را، و از ارواح شیطانی و نزد بسیاری است که کور بودند او به چشم.22 سپس عیسی در جواب به آنها گفت ، برو راه خود را ، و جان به چه چیزهایی شما را دیده اند و شنیده ایم، چگونه است که نابینایان را مشاهده کنید، از راه رفتن لنگ، جذامیان پاک می شوند ،گوش ناشنوا ، که مرده ها مطرح شده، به فقرا انجیل موعظه است .23 و برکت او ، هر کس باید نمی شود در من به جرم .24 و هنگامی که رسولان از جان ترک شد ، او شروع به نزد مردم در مورد جان ، چه شما را به بیابان رفت و برای برای دیدن صحبت می کنند ؟ نی با باد تکان ؟25 اما آنچه رفت از برای برای دیدن ؟ یک مرد در جامه نرم لباس ؟ بنگر ، آنها که gorgeously apparelled و ظرافت زندگی می کنند، در دادگاه های پادشاهان است.26 اما آنچه رفت از برای برای دیدن ؟ پیامبر؟ بله، من بر شما می گویند، و خیلی بیشتر از یک پیامبر .27 این او است، از آنها آن نوشته شده است ، بنگر، من رسول من قبل از چهره تو ارسال ، که باید راه تو را پیش تو آماده کند.28 برای من بر شما می گویند ، در میان کسانی که از زنان به دنیا آمد پیامبر بیشتر از جان وجود ندارد باپتیست : اما او این است که حداقل در ملکوت خدا بزرگتر از او است .29 و همه کسانی که او را شنیده ، و باجگیران ، خدا ، که با تعمید یحیی تعمید توجیه می شود.30 اما فریسیان و وکلای مشاور از خدا علیه خود را رد کرد ، که او را غسل تعمید نیست.31 و خداوند فرمود ، بچه هدفی پس از آن باید من می دانم که مردان این نسل ؟ و به آنچه که دوست دارند می شوند؟32 آنها مانند نزد بچه ها نشسته در بازار، و خواستار یک به دیگری ، و گفت: ما نزد شما لوله کشی می باشد و شما اند رقصید نیست، ما به شما سوگواری ، و شما اند گریه نمی کند.33 برای یحیی تعمید دهنده آمد که نه نان ​​و نه نوشیدن شراب و شما می گویند، او خداوند شیطان .34پسر انسان خوردن و نوشیدن است و شما می گویند، ببین یک مرد پر خور ، و winebibber ، دوست باجگیران و گناهکاران !35 اما عقل از تمام کودکان خود را توجیه .36 و یکی از فریسیان او را مورد نظر که او با او را بخورند. و او را به خانهفریسی رفت، و پایین به گوشت نشسته .37 و، ناگهان، یک زن در شهرستان، که گناهکار بود، زمانی که او می دانست که عیسی در گوشت در خانه فریسی نشسته، به ارمغان آورد یک جعبه رخام پماد ،در پای او پشت سر او در حالی که اشک 38 و ایستاد و شروع به شستن پای خود را با اشک و با موهای سر خود را به پاک کردن آنها، و پای او را بوسید ، و آنها را با عطر ریخت .39 در حال حاضر زمانی که فریسی که او را bidden بود آن را دیدم ، او را در درون خود سخن کرد و گفت: این مرد ، اگر او پیامبر بود ، که شناخته شده اند که و چه شیوه ای از زن این است که برسد او : برای او گناهکار است .40 و عیسی در جواب گفت: نزد او ، سیمون ، من تا حدودی به تو می گویند . و فرمود ، کارشناسی ارشد ، در گفت .41 بود بستانکار خاصی که دو بدهکاران به حال وجود دارد : از یک بدهکار پانصد پنس و پنجاه دیگر.42 و هنگامی که آنها هیچ چیز به پرداخت حال ، او رک و پوست کنده آنها را هر دو را بخشید. به من بگو در نتیجه ، که از آنها او را بیشتر دوست خواهد داشت ؟43 سیمون پاسخ داد و گفت: من فکر میکنم او ، چه کسی به او بخشید ترین . و او گفت: نزد او ، تو هست به درستی در نظر گرفته.44 و او را به زن تبدیل شده است ، و تو این زن گفت: نزد سیمون ، میبینی ؟ من به خانه تو وارد شد، مرا gavest آب برای پای من : اما او آنچه پای من با اشک شسته شده، و آنها را با موهای سر خود را پاک کرد.45 تو به من gavest هیچ بوسه : اما این زن از زمان من در آمد خداوند متوقف نشد به بوسه پای من .46 سر من با روغن تو didst روغن مالی نه : اما این زن خدا پای من با عطر ریخت .47 پس من به تو می گویند ، گناهان او ، که بسیاری، بخشیده ، برای او دوست بسیار اما به آنها کمی ببخشند ، همان کمی دوست دارد.48 و او نزد او گفت ، گناهان تو بخشیده شده است.49 و آنها که در گوشت با او نشسته شروع به در خود می گویند ، چه کسی این است که گناهان آمرزد نیز است ؟50 و او به زن گفت ، ایمان تو خداوند تو را نجات داد . رفتن در صلح است.
مایل به دانلود کتاب مقدس را به زبان خودتان این لینک کلیک کنید .
http://www.BibleGateway.com/Versions/
https://www.bible.com
http://ebible.org/
خمر - http://ebible.org/khm/
و یا دانلود کتاب مقدس به زبان انگلیسی :
http://www.baixaki.com.br/download/Bible-Seeker.htm


با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

Nenhum comentário:

Postar um comentário